ششمین وصی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) در دوران زندگانی و امامت خود شاگردان بسیاری از میان شیعیان و دیگر مذاهب اسلام داشتند. هم چنین ایشان با بسیاری از پیروان دیگر ادیان و حتی نحلههای مختلف فکری نیز مباحثه و مناظره کرده و از این طریق آنان را به راه راستین خداشناسی رهنمون میساختند.
حضرت امام جعفرصادق(علیه السلام) روش تدریس و سلوک اجتماعی خاص خود را داشتند که امروزه باید الگوی تمامی افراد قرار گیرد. نحوه تعلیم حضرت با حلم و آرامش خاص و بها دادن به طرف مقابل ــ چه شاگرد و چه مناظره کننده ــ توام بود. بر اساس منابع تاریخی ایشان به سوالات و سخنان طرف مقابل به طور کامل و با صبر و حوصله زیاد گوش داده و در پاسخ به گونهای القای مطلب میکردند که طرف مقابل محبت، خیرخواهی و علاقهمندی را احساس میکرد. در جهان امروز اگر پیروان همه نحلههای فکری و عقیدتی یاد میگرفتند که با صبر و آرامش به کلام همدیگر توجه کنند، بسیاری از مصائب و مشکلات فعلی پیش نمیآمد.
حضرت ابتدا میدان میدادند تا شاگردان و یا مباحثه کنندگان هرچه سوال دارند بیان کرده و در ادامه بر اساس روش عقلی و استدلال صحیح مطالب خود را القا میکردند. این روش در دنیای کنونی که اعتدال و حلم در جوامع فراموش شده، بسیار کارآیی دارد.
امام صادق(علیه السلام) با این روش خاص خود و بدون هیچ گونه خشونتی صراط مستقیم را تبیین و شاگردان بسیاری را نیز در حوزههای مختلف معرفتی تربیت کردند. مرحوم شیخ طوسی رضوان اللّه تعالی علیه به نقل از هشام بن سالم حکایت میکند که «روزی مردی از اهالی شام برای مباحثه به محضر حضرت آمد. امام به او عرض کردند که اگر پیرامون قرآن سخنی داری با حمران بن اعین، اگر درباره علوم عربی میخواهی مناظره کنی با ابان بن تغلب، اگر در فقه صحبتی داری با زرارة بن اعین به گفتوگو بپرداز. آن مرد با شاگردان حضرت به مناظره پرداخت و در همه حوزهها مغلوب شد. آن گاه به امام رو کرد و گفت که: شما در همه حوزهها دانشمند تربیت کردهاید.»
مالک بن انس و ابوحنیفه نعمان بن ثابت، دو تن از پیشوایان مذاهب فقهی چهارگانه اهل سنت نیز از شاگردان و دستپروردگان امام جعفر صادق(علیه السلام) هستند. روش خاص حضرت باعث شد تا بیش از چهار هزار نفر در حوزههای گوناگون علمی از محضر درس ایشان بهره ببرند. حضور اشخاص گوناگون با بنمایههای فکری متنوع در محضر درس امام نشان دهنده روش عقلی امام و به طور کل عدم منافات عقل با مقوله وحی است. عقل و وحی هیچ منافاتی با هم نداشته و تایید کننده و هم چنین کامل کننده هم دیگر هستند.
امروزه بسیاری از علما و دانشمندان در حوزههای علمیه و دانشگاهها در مسائل فقهی، اخلاقی و معرفتی از مکتب عقلی اهل بیت(علیهم السلام) استفاده کرده و از عقل در تبیین این مکتب بهره میبرند. تعدادی نیز هستند که به جای اتکای به اهل بیت در مسائل توحیدی به مشاهیر بشریت اعتماد میکنند و اگر در مواردی از منظومه فکری این مشاهیر منافاتی با کلام ائمه پیدا کنند، سعی در توجیه آن می نمایند. اگر ما به حقانیت وحی و روش فکری ائمه به ویژه امام جعفر صادق(علیه السلام) اعتماد داریم باید بدانیم که در معارف توحیدی نیز باید از وحی استفاده کرد، چرا که در وحی خطا راه نداشته و این مقوله قدرت ورود به همه مسائل را دارد.
در دوران عباسیان، مامون اموال و پولهای فراوان صرف کرد تا افکار و عقاید مشاهیر قبل از اسلام ترجمه و رواج پیدا کند. نمیتوان به یقین درباره نیت وی از این کار نظر داد، اما هرچه بود باعث شد تا عدهای در این خط گرفتار شده و معارف عقلانی اهل بیت را فراموش کنند. قطعا ترویج عقاید، معارف و روش سلوک اهل بیت به ویژه حضرت امام جعفر صادق که شمهای از آن را بیان کردم میتواند در بهبود اوضاع جهان موثر باشد.
منبع: مصاحبه حضرت آیت الله سیدان با خبر آنلاین - مردادماه 95