سه شنبه 26 فروردين 1399 در 19:23       0 نظر       836 بازدید    
0 + - 0
کد خبر : 2914
| ف | | | |

خطای عارف و عاقل موجب اختلاف فلسفه و عرفان با وحی می‌شود

چون عارف و عاقل با توجه به محدودیت هایی که دارند خطاهایی دارند، عرفان و فلسفه مصطلح در ارتباط با مسائل وحیانی تطابق پیدا نمی‌کند.

در جهت کشف معارف و حقایق از وحی، عقل و شهود عرفانی استفاده می‌شود و وحی با روش فلسفی و عرفانی تمایز و تطابقاتی دارند اما خطاهایی که در رابطه با این بحث مطرح می‌شود در رابطه با عرفان و فلسفه مصطلح است وگرنه این سه با یکدیگر تطابق نیز دارند.

وحی این گونه نیست که پیامبر گرامی مقدمات و مبادی را در نظر بگیرند و به نتایجی برسند و مطالبی را ابلاغ کند؛ تعقل ترتیب دادن مقدمات برای رسیدن به نتایج و عرفان هم تزکیه نفس است، این سه از این نظر تطابق دارند که هر سه واقع را نشان می‌دهند.

روش عقلانی و عرفانی آن‌گونه که باید مسیر خود را نرفته است و عاقل و عارف در مشیی که داشتند اشتباهات زیاد و مهمی دارند اما اصل تفکر و تعقل عرفان و تزکیه ارزششان به جای خود محفوظ است.
 
در مکتب وحی، نفی سنخیت بین خالق و مخلوق شده است، البته از نظر عقل نیز سنخیت قابل پذیرش نیست و تعدد واجب الوجود ابطال است پس سنخیت به معنای اشتراک بین خالق و مخلوق باطل است.

اشکال دیگر در سنخیت بین خالق و خلق این است که اگر چنین سنخیتی وجود داشته باشد باید صفاتی که در ممکن جایز است باید آن صفات در واجب هم جایز باشد، باید احکامی که ممکن دارد، واجب هم داشته باشد، در حالی که چنین نیست و آن چه در مخلوق راه دارد ممکن است در خالق نداشته باشد.

آن چه در فلسفه معمول و مصطلح وجود دارد با نصوص وحی سازگار نیست، در فلسفه حضرت حق علت تامه بوده و چون عالم و راضی به فعل است پس اختیار دارد و معلول باید از او صادر شود؛ این که حضرت حق علت تامه است مورد قبول همه واقع شده اما در وحی، نفس ذات موجب شیء نیست.

معلول، به ذات فاعل مربوط نیست، بین علت ارادی و فاعل آن سنخیتی لازم نیست چون در ارتباط با ذات او نیست، بلکه به اراده و مشیت الهی بستگی دارد، تحقق اشیاء وابسته به مشیت حضرت حق است، اگر مشیت الهی نباشد آن شیء هم نخواهد بود.

در ارتباط با حضرت حق و کائنات، همه موجودات  به مشیت الهی بستگی دارند؛ چیزی که از بیرون بخواهد خدا را مجبور کند وجود ندارد و نمی‌تواند موجب حضرت حق باشد.

در فلسفه علت تامه از معلول تخلف ندارد و باید عمل کند و از نظر فلاسفه این با اختیار منافات ندارد چرا که علم و رضایت به فعل وجود دارد، اما در وحی، ذات حضرت حق علت تامه نیست بلکه فاعلی به اراده است. 

اگر فلسفه و عرفان واقعی در مسیر صحیح خود باشد حرفی در آن نیست، عقل حجت الهی است و تزکیه توصیه شده است اما چون عارف و عاقل با توجه به محدودیت هایی که دارند خطا در شخص عارف و عاقل به وجود می‌آید، عرفان و فلسفه مصطلح در ارتباط با مسائل وحیانی تطابق پیدا نمی‌کند.

منبع: سخنرانی حضرت آیت الله سیدان-درس عرفان-بیست و نهم آذر هشتاد و دو

نظرات